نوعی مولکول مصنوعی می تواند با تقلید عملکرد بخش مهمی از ویروس ابولا، امکان ساخت داروی ضد ابولا را فراهم می سازد. به این ترتیب با کمک این مولکول می توان دارویی که با همه رشته های موجود ابولا مبارزه می کند را به سرعت شناسایی کرد.
دانشمندان توانستند نوعی مولکول مصنوعی بسازند که می تواند نویدبخش ساخت داروی ضد ابولا باشد. این مولکول که «پپتید میمیک» نام دارد، مشابه بخشی مهم از ویروس ابولا است که در طی جهش ژنتیکی تغییر نمی یابد. به همین دلیل از این مولکول می تواند برای شناسایی دارویی جامع برای تعیین سریع داروهای موثر در برابر همه رشته های ویروس ابولا بهره گرفت.
اوبلا ویروسی مرگبار است که سبب ایجاد تب همراه با خونریزی می شود. همچنین بسته به اینکه ویروس ابولا دارای کدام یک از 5 رشته شناخته شده ابولا باشد، این بیماری می تواند جان 5 تا 9 نفر از هر ده نفری که به این ویروس آلوده شده اند را بگیرد.
در سالهای اخیر، همه گیری بیماری ابولا در آفریقا بیشتر شده است. همه گیری اخیر در آفریقای غربی از نظر گستره و نیز سرعت همه گیری بی سابقه است و به همین دلیل به مساله ای فوریت دار و جهانی بدل شده است.
تاکنون هیچ داروی مورد تائیدی برای ابولا تهیه نشده است. البته چندین داروی آزمایشی که رشته زئیر (یکی از 5 رشته ابولا) را هدف می گیرند در حال حاضر در آفریقای غربی آزمایش قرار می شود..
با اینکه این داروها شاید بتوانند در درمان افرادی که در این همه گیری دچار ابولا شده اند موثر باشد، اما نمی تواند برای همه گیری های آینده این بیماری به کار می رود، زیرا ویروس ابولا جهش ژنتیکی می یابد و مقابله با ویروس آن با داروهای فعلی امکان پذیر نخواهد بود.
در هر صورت دستیابی به یک درمان جامع برای مقابله با انواع شکل های آینده ابولا ضروری می نماید.
مولکول جدید پپتید میمیک در این میان می تواند نوید ساخت داروهای موثر برای درمان ابولا را بدهد. این مولکول جدید رفتار بخشی مهم از پروتئین ابولا را تقلید می کند. این بخش از پروتئین ابولا نحوه ورود آن به سلول میزبان و آغاز آلوده سازی بدن را زیر نظر دارد.
این مولکول جدید را می توان در هنگام بررسی میزان اثربخشی داروهای جدید به کار گرفت تا به این ترتیب بتوان از میان میلیون ها داروی پیشنهادی برای ابولا، آنهایی که بیشترین اثربخشی دارند را به سرعت شناسایی کرد.
اما اصلی ترین مزیت این مولکول جدید این است می توان از آن برای ساخت داروهایی که توانایی مقابله با انواع مختلفی از این بیماری را دارند نیز استفاده کرد.
مشروح این تحقیق در نشریه Protein Science منتشر شده است.
ویروس ایبولا(Ebola virus disease -(EVD
ایبولا و عامل آن بیماری عفونی خطرناک با عامل ویروسی از خانواده Filoviridae ویروس که اولین بار در سال 1976 در جمهوری کنگو از قاره آفریقا کشف گردید. نام ایبولا بر این ویروس از آن جهت بود که اولین بیماران و قربانیان آن ساکنین حاشیه رودخانه ای بنام ایبولا در جمهوری کنگو بودند. از آن پس تاکنون پنج زیر گروه دیگر از ویروس ایبولا با نامهای زئیر ایبولا- سودان ایبولا- بندی بوگو ایبولا- و نوع غیر انسانی بنام رستون ایبولا شناخته شد.
علائم و نشانه های بیماری ایبولا چیست؟
اولین و مهمترین علامت تب بالای 38.6 درجه میباشد که متعاقب آن فرد مبتلا به سردرد شدید، دردهای عضلانی، ضعف شدید، اسهال، تهوع، درد شکم بخصوص در ناحیه معده، بی اشتهایی میشود و در موارد شدید و پیشرفته مبتلا به خونریزی گوارشی و پوستی میگردد.
راههای انتقال بیماری چست؟
اگرچه تاکنون کاملا مشخص نمیباشد. اما محققین معتقد میباشند تماس مستقیم و یا غیر مستقیم با خون و ترشحات بدن فرد آلوده میتواند موجب انتقال بیماری گردد. ترشحات بدن شامل آب دهان و بزاق بیمار، ادرار، ترشحات تناسلی (اسپرم) و حتی عطسه و سرفه بیمار میباشد که ذرات معلق آن در محیط میتواند موجب آلودگی گردد. بنابراین باید دانست هر منفذ ورودی مانند زخم کوچک در پوست یا تنفس در محیطی که فرد مبتلا عطسه و یا سرفه نموده میتواند به آسانی سایر افراد سالم را آلوده نماید.
مدت زمان ورود ویروس به بدن و آغاز علائم بیماری چند روز میباشد؟
بر اساس تحقیقات بعمل آمده از زمان تماس ویروس تا بروز علائم بیماری حداقل 2 روز و حداکثر 21 روز زمان لازم است. به همین دلیل فردی که تماس مشکوک با فرد مبتلا به ایبولا داشته زمانی می تواند از سلامت خود مطمئن شود که حتما 21 روز از زمان تماس را سپری نموده باشد. بعبارت دیگر افراد حاضر در مناطق اپیدمی از ایبولا پس از بازگشت به کشور یا شهر خود میبایست 21 روز از تماس با افراد دیگر جددا خودداری نموده و در منطقه قرنطینه نگه داری شوند. این از آن جهت میباشد که فردی ممکن است در حال حاضر مبتلا به ایبولا باشد اما علائمی از بیماری را نداشته باشد. بنابراین بعنوان منبع مخفی بیماری میتواند موجب انتقال بیماری به دیگران گردد. اگرچه محققین اعلام نموده اند بیماری زمانی قابل سرایت به دیگران میباشد که فرد مبتلا دارای علائم بیماری باشد. اما نکته مهم اینجاست که بسیاری بی توجه به سردرد و تب بوده و براحتی تا شدت علائم در محیط زندگی و کار فعال میباشند. در عین حال طول دوره متوسط بیماری در اکثر بیماران 8 تا 10 روز اعلام شده است.
چه کسانی امکان ابتلا آنان بیشتر و چه کسانی کمتر میباشد؟
افراد پرخطر و یا های ریسک کسانی میباشند که به احتمال بالا به ایبولا مبتلا میشوند که شامل افراد زیر میباشند:
1- کسانیکه سوزن و یا وسائل تیز آلوده به خون فرد مبتلا به ایبولا به دست یا پوست بدن آنان نفوذ کرده باشد.
2- تماس مستقیم با خون و یا ترشحات فرد مبتلا ( حضور بدون ماسک و لباس محافظ در اتاق بیمار و در آغوش گرفتن بیمار)
3- تماس مستقیم ( بدون پوشش محافظتی) با بدن فرد مرده
4- تنفس در فضای کمتر از یک متر در حالی که فرد مبتلا عطسه یا سرفه نموده
اما افراد با خطر کمتر کسانی میباشند که با احتمال کمتری مبتلا به ایبولا میگردند:
1- افرادی که در یک اتاق با فرد بیمار در فاصله بیش از یک متر میباشند
2- دست دادن با فرد مبتلا
3- قدم زدن با فرد مبتلا برای دقایقی کوتاه بدون دست دادن
4- تماس با وسائل شخصی فرد مبتلا
چگونه میتوانیم از ابتلا افراد به ایبولا مطمئن شویم؟
اگرچه تشخیص آن در مراحل اولیه بسیار دشوار میباشد اما 3 را عمده و اساسی میتواند در تشخیص بسیار موثر باشد.
1- شرح حال و پرس و جو از مسافرتهای اخیر و حال و احوال جسمی. بعنوان مثال اگر کسی اخیرا از غرب آفریقا مسافرت نموده و یا با یکی از دوستانش که از غرب آفریقا بوده در هر گوشه از دنیا ملاقات داشته را بعنوان فرد مشکوک در نظر میگیریم. برای روشن تر شدن موضوع: بعنوان مثال شما با یکی از دوستان کانادایی که چند روزی در غرب آفریقا توقف داشته در شهر دوبی از کشور امارات ملاقات داشته اید. این بدان معنا میباشد که شما و آن دوست کانادایی حلقه مشکوک از بیماری میباشید با این تفاوت که فرد کانادایی حلقه اول و قویتر مشکوک به بیماری و شما حلقه دوم با احتمال کمتر میباشید. و لازم است تمام کسانی که از منطقه خطر (غرب آفریقا) سفر داشته اند از تماس های او با افراد مشکوک به هر کسالت جسمی در غرب آفریقا پرسیده شود که آیا با کسی که سردرد یا سرماخوردگی داشته در تماس بوده یا خیر؟ اینکه تاکید میشود بیماران مشکوک باید زودتر شناسایی شوند از آن جهت میباشد که درمان اولیه و سریع آنان بخصوص قبل شروع علائم نقش اساسی در نجات آنان دارد.
2- شروع علائم و نشانه های بیماری: همانطور که گفته شد آغاز بیماری با تب خفیف و سپس سردرد، ضعف عضلانی، اسهال، استفراغ و خونریزی میباشد. بنابراین تب و چشمان قرمز را جدی بگیریم بخصوص اگر ساعاتی بعد سردرد و ضعف عضلانی به آن اضافه شود.
3- انجام آزمایشات تشخیصی: که به دو دسته تقسیم میشوند: دسته اول آزمایشاتی که در چند روز اول بعد از تماس قابل انجام و کمک کننده میباشند مانند الیزا، پی سی آر، جدا کردن ویروس از خون و یا ترشحات. دسته دوم آزمایشات زمانی میباشد که در یدن هورمونهای ضد ویروس برای مقابله با ویروس ترشح میشوند که اصطلاحا به آن آنتی بادی ضد ویروس ایبولا میگویند که از هفته ها تا ماهها و سالها بعد ممکن است در بدن فرد نجات یافته شناخته و پایدار باشد.
چگونه میتوان از بیماری ایبولا پیشگیری نمود؟
1- پرهیز از مسافرت به مناطق اپیدمی ( 4 کشور اعلام شده)
2- پرهیز از ملاقات نزدیک و طولانی با افرادی که از این مناطق گذر نموده و یا توقفی داشته اند
3- شستن دستها قبل و بعد تماس با افراد مشکوک
4- شستن دستها و استحمام تما بدن بعد از در آوردن لباس محافظتی ( برای تیم پزشکی مشغول به درمان در منطقه مشکوک)
5- جلوگیری از تماس با خون و ترشحات بدن فرد مبتلا یا مرده
6- به وسائل، کتاب و پول و اسناد فرد مبتلا دست نزنیم
7- بدن فرد بیمار را حتی برای آنکه بدانیم تب دارد یا خیر لمس نکنیم
8- پرهیز جدی از ورود بی دلیل به خانه یا مراکز درمانی که فرد مبتلا به ایبولا در آن بستری میباشد
9- فرد مشکوک و مسافر از مناطق اپیدمیک را تشویق به عدم ارتباط با دیگران به مدت 21 روز نمایید.
10- فرد مشکوک را حتی برغم میل خودش به مراکز بهداشتی معرفی و دوستانه ایشان را از مصلحت انجام کار مطلع نمایید
موثرترین و بهترین درمان ایبولا چه میباشد؟
یک اصل در درمان بیماران مبتلا به ایبولا بسیار مهم میباشد. درمان سریع و اولیه امکان نجات بیمار را بیشتر می نماید.
اما اقدامات موثر درمانی تاکنون به شرح زیر میباشد:
1- تنظیم آب و الکترولیت های بدن و تزریق سرم های مناسب با نظر پزشک در اسرع وقت
2- کنترل علائم حیاتی بیمار به منظور تنظیم ضربان قلب، تنفس و فشار خون بیما
3- در دسترس بودن کپسول اکسیژن و اکسیژن رسانی مناسب به بیمار
4- درمان سایر بیماریهای همراه (اگر فرد مبتلا به دیابت یا مشکل قلبی میباشد)
5- ایزوله نمودن بیمار در اتاق مناسب و دور از رفت و آمد دیگران
6- به حداقل رساندن آزمایشات و پرهیز از آزمایشات غیر ضروری ( زیرا هر سرنگ و یا لوله آزمایش حامل خون بیمار منبع آلودگی به محیط یا افراد دیگر میباشد)
7- بیمار تا 21 روز ایزوله و تحت نظر باشد.
8- در حال حاضر بهترین دارو زی مپ (Zmapp) میباشد که اثر درمانی آن قطعی نمیباشد.
9- تقویت روحیه بیماران و توجه ویژه به آنان در حالیکه امید به ادامه حیات در آنان از رفتار و سخنان پزشکان و اطرافیان آشکار باشد در نجات بیمار موثر میباشد.
آیا تاکنون کسانی از این بیماری نجات یافته اندو احتمال مرگ و میر در افراد مبتلا چند درصد میباشد؟
میزان مرگ و میر در افراد مبتلا با توجه به فقر درمانی و مشکلات بهداشتی نزد بیماران آفریقایی نزدیک به 80 درصد میباشد. اما نجات 2 پزشک آمریکایی مبتلا شده به ایبولا در ماه گذشته نشان داد درمان سریع و تمهیدات درمانی وسیع به میزان قابل توجهی از مرگ و میر میکاهد. به همین دلیل شروع درمان در آغاز تب و سردرد که اولین علامت بیماری میباشد بسیار موثرتر از آغاز درمان در آخرین علائم بیماری یعنی خونریزی پوستی و گوارشی میباشد.
آیا واکسنی برای ایبولا کشف شده؟
متاسفانه تاکنون خیر. بیماریهای ویروسی بعلت ماهیت جهش و تغییر ساختار ویروسی در هر اپیزود یا عود و اپیدمی بیماری، دانشمندان را با مشکل تولید یک واکسن مشخص مواجه می نمایند.
تولید داروهای جدید ابولا
ماه گذشته سازمان جهانی بهداشت اعلام کرد توزیع داروها و واکسنهای آزمایشی برای مبتلایان به ابولا غیراخلاقی نیست هرچند این وظیفه انسانی وجود دارد تا آزمایشهای کلینیکی روی این داروها انجام و تعیین شود که مصرف کدامیک از این داروها بیخطر و ایمن است. با این حال ضرورت کنترل شیوع گسترده این بیماری کشنده که نگران کننده شده سازمان جهانی بهداشت را به اتخاذ این تصمیم واداشت.
همزمان نتایج یک مطالعه جدید نشان میدهد که ویروس ابولا میتواند به سرعت جهش پیدا کند و در نتیجه باعث میشود که انتقال آن راحتتر انجام شود و میتواند تاثیر داروها و واکسنهای مقابلهکننده با آن را نیز کاهش دهد. ZMapp، دارویی برای مقابله با ابولا است که تاکنون بیشتر مورد توجه بوده است. این دارو ترکیبی از آنتیبادیها و پروتئینهایی است که ویروس ابولا را خنثی میکنند. تاکنون این دارو به تعداد انگشتشمار برای مبتلایان به ابولا تجویز شده که دو نفر از آنان جان خود را از دست داده و همچنین آن تعداد از بیماران دریافتکننده این دارو که زنده ماندهاند نیز کمکهای درمانی خوبی دریافت کرده، جوانتر بودهاند و هیچ مشکل جسمی دیگری نداشتهاند.
در حالی که داروی ZMapp در درمان 18 میمون مبتلا به ابولا موثر بوده هنوز نکات ناشناخته بسیاری در مورد آن وجود دارد. از دیگر شیوههای درمانی برای ابولا میتوان به AVI-7537 ،TKM-Ebola، فاویپیراویر، BCX-4430 و ST-383 اشاره کرد. در ماه جولای سال جاری میلادی (2014)، سازمان غذا و داروی آمریکا آزمایش محدودی در مورد TKM-Ebola روی تعدادی از داوطلبان سالم انجام داد زیرا این دارو موجب التهاب و واکنشهایی شبیه به آنفلوآنزا میشود. این دارو با از بین بردن ژنهای ویروس ابولا از طریق تکنولوژی جدید تداخل RNA عمل میکند.
از سوی دیگر واکسنهای پیشگیریکننده ویروس ابولا نیز در حال بررسی هستند. واکسن ابولا اولین بار در سال 2003 میلادی روی نمونه انسانی آزمایش شد. مطالعات در مورد واکسنهای آزمایشگاهی ابولا توسط موسسه ملی سلامت این کشور از این هفته آغاز خواهد شد که در صورت مطمئن بودن هر یک از آنها قرار است 10 هزار دوز از آن برای محافظت از افرادی که در معرض بیشترین خطر قرار دارند اهدا شود.
همچنین واکسن پیشنهادی دیگر «کروسل» نام دارد که قرار است اواخر 2015 یا اوایل 2016 میلادی آزمایش آن روی نمونههای انسانی انجام شود. واکسن پیشنهادی دیگر با نام VSV-EBOV نیز در کانادا مورد بررسی قرار گرفته و قرار است آزمایش آن روی نمونههای انسانی سالم در ماه اکتبر آغاز شود.
به گفته کارشناسان، مطالعه روی داروها و واکسنهای جدید حائز اهمیت است اما باید توجه شود مراقبتهای حمایتی همچون حفظ فشارخون در سطح مناسب و همچنین جایگزین کردن الکترولیتهای از دست رفته میتواند مرگ و میر ناشی از ابولا را کاهش دهد. با این حال دسترسی به برخی از شیوههای درمانی در غرب آفریقا محدود است و در حالی که برخی از داروهای جدید احتمال دارد در درمان مبتلایان به ابولا موثر باشند اما مشخص نیست آیا این داروها از انتقال فرد به فرد ویروس نیز بتواند جلوگیری کند و البته شیوع بیماری در صورتی که روش انتقالی آن متوقف نشود مهارشدنی نیست.
به گزارش ایسنا به نقل از رویترز بلاگ، دکتر «آنتونی فائوسی»، مدیر موسسه ملی بیماریهای عفونی و آلرژی گفت: میدانیم که بهترین روش برای پیشگیری از شیوع ابولا از طریق اقدامات سلامت عمومی از جمله شیوههای کنترل عفونت، قرنطینهسازی و نظارت بر وسایل مراقبتی شخصی انجام میگیرد اما در نهایت یک واکسن موثر ابزاری مهم و کاربردی برای پیشگیری از شیوع بیماری به ویژه در شرایط بحرانی و گسترده است
نعلین ز دو پا بیرون كن و رو در دشت طُویٰ پا آبله كن
تكیهگه تو حق شد نه عصا انداز عصا و آن را یله كن
فرعون هوا چون شد حَیَوان در گردن او رو زنگله كن
آرایش غلیظ فیلمی به کارگردانی و نویسندگی حمید نعمت الله و ساختهٔ سال ۱۳۹۲ است. حمید نعمت الله برای این فیم جایزۀ ویژۀ هیئت داوران جشنواره سی و دوم فیلم فجر را دریافت کرد. همچنین این فیلم در رشته های بهترین بازیگر نقش اول مرد(حامد بهداد)، بهترین موسیقی، بهترین تدوین و … کاندیدا شده بود. خواننده تیتراژ پایانی این فیلم سینمایی همایون شجریان است. او اینبار نوع جدیدی از خواندن را تجربه کرده است که به حال و هوای فیلم شباهت دارد
غلامعلی پورعطایی،نوازنده دوتار و خواننده برجسته موسیقی مقامی ایران که آثار بسیار ماندگاری در موسیقی ایران زمین با سرپنجه دستانش و حنجره سوزناکش به ثبت رسیده، پس از بیش از نیم قرن حضور عاشقانه و مؤثر در این عرصه، از عالم خاکی رخت بربست.
پیشکسوت موسیقی نواحی خراسان که مدتی بود با عفونت ریه و سنگ صفرا دست و پنجه نرم میکرد و مدتی را هم در بیمارستان امام رضا (ع) مشهد بستری شده بود، روز شنبه، دوازدهم مهرماه، در ۷۳ سالگی پس از چند ماه درد، جان به جان آفرین تسلیم کرد تا موسیقی مقامی ایران از یکی از کارآمدترین چهرههای معاصرش محروم شود.
این چهره برجسته موسیقی مقامی در ۷۳ سالگی، روزگار سختی میگذراند. عوارض بیماری چنان بر او مستولی شده بود که مدتی از اجرایش با گروههای موسیقی نظیر همنوازی با رستاک نیز خبری نبود و مشتاقانش نگرانش بودند تا اینکه گفتههای فرزند استاد، باعث شد وضعیت وخیم این مرد که نیم قرن ساز را بر زمین نگذاشته بود، برای همگان مشخص شود و دقیقاً پس از این ماجرا بود که مسئولان امر پیگیریهای جدی انجام دادند اما دریغ که دیگر دیر شده بود و پیرمرد نیاز به توجه و مراقبت مستمر داشت.
او یک دهه پیش از انقلاب چهرهای شناخته در موسیقی اصیل کشورمان بود و در سالهای پس از انقلاب نیز که ارزش موسیقی مقامی و ارزش نواختن بخشیها و ثبت و حفظ این موسیقیِ سینه به سینه منتقل شده تا این نسل مورد توجه بیشتر قرار گرفت، نوای ساز و سوز پورعطایی در سراسر ایران بیشتر شنیده شد و وقتی بخشی از «نوایی» با صدای او در قالب یک کلیپ جذاب از تلویزیون در دورهای پخش شد، عموم مردم با عمق این موسیقی بیشتر آشنا شدند.
خودش میگقت: «این ساز را باید در منطقه خودش شنید. در خراسان شنید. با وقت شنید. نه اینکه اینجا و در جشنوارههای دو، سه روزه آن هم در ده دقیقه. این اصلا شنیدن نیست. البته ما همین قدر خوشیم. همین که توانستیم در اینجا، صدای اصالتمان را به گوش هموطنانمان برسانیم، خدا را شاکریم؛ اما من به این مدل ارائه برنامه نمیگویم شنیدن موسیقی اصیل».
با این حال کمردرد و سردردهای شدید، ساز را از دست این پیرمرد دور کرده بود و بیماری پورعطایی روز به روز شدت یافت؛ اما آن گونه که پسرش روایت میکرد: «... دریغ از اینکه تماسی از خانه موسیقی بگیرند یا شهردار تربتجام و مدیران ارشاد استان احوالی بپرسند. مسئولان واقعا کملطفی میکنند و ما از همه آنها گله داریم. مسئولان خانه موسیقی به موسیقی مقامی بها نمیدهند. در حالی که موسیقی مقامی ریشه فرهنگی عمیق دارد. یک بار نشد آن طور که شایسته پدرم باشد، از او تجلیل کنند. آقایان در خانه موسیقی نشستند و هر از چندگاهی از خودشان تجلیل میکنند».
دل پورعطایی اما از همه خون بود. پسرش میگفت: «در این باره متأسفانه پژوهشگران از هنرمندان موسیقی مقامی پله ساختهاند و خیلی به ما خیانت کردند. میآمدند و تحقیقاتی میکردند و بعد در کتابهایشان مینوشتند که اینها دهاتیاند. یادم هست در یکی از جشنوارهها همین آقایان ما را دهاتی صدا میزدند و وقتی برای جشنوارهای به تهران آمده بودیم، دبیر جشنواره از مدیر هتل معذرتخواهی کرد و گفت، ببخشید این میهمانهای اجق وجق را آوردهام. جالب است، برای کتاب نوشتنها و پژوهشهایشان پیش ما میآیند و دست آخر ما میشویم، اجق وجق».
پورعطایی اما هیچگاه نیازمند این تماسها و توجهها و احترامها که وظیفه برخی مسئولان محسوب میشد، نبود و روح بزرگ این هنرمند تا آخرین نفس با دوتار گره خورده بود و بدین سبب همواره میگفت: «... باید دیوانه بود تا توانست به این ساز نزدیک شد...» روح عصیانگر استاد پورعطایی یک عمر با این نگاه عصیانگری کرد؛ اما نه قدر دید و نه در بالای مجلس نشست
افشین مقدم، خواننده معروف، پنجشنبه گذشته در یک حادثه رانندگی کشته شد و دوستان و علاقمندان خود را عزادار ساخت... افشین مقدم در بین دوستان و رفقا از محبوبیت خاصی برخوردار بود و تواضع و فروتنی او زبانزد همه بود. به طوری که شنیدیم، افشین پنجشنبه گذشته، حدود ساعت دو نیمه شب، پس از اجرای برنامه در باشگاه بانک سپه، به اتفاق سه تن از موزیسینهای خود به قصد تفریح و استراحت، عازم شمال میشود که در نیمههای راه با اتوبوسی که از مشهد به طرف تهران میآمد، تصادف میکند و قبل از اینکه به بیمارستان برسد، فوت میکند...» اینها را سرویس هنری مجله اطلاعات دختران و پسران چند روزی بعد از اول مرداد 1355 با قلم درشت نوشت و یکی از عکسهای افشین مقدم را با همان موهای فرفری و چشمهای متعجب کنارش چاپ کرد. چهار سال قبلش، آلبوم «زمستون» با آهنگهایی ملایم و لطیف و با تمی شبیه آهنگهای کورش یغمایی، دل جوانهای آن وقتها را برد و 36 سال بعد وقتی روی تیتراژ پایانی یک برنامه تلویزیونی به نام «بازیگران دیکتاتور» شنیده شد، خیلیها پای تلویزیون، آدرنالین خونشان بالا زد. غافل از اینکه 5 سال پیش، آلبوم «زمستون» و «آخرین طبیب» افشین مقدم، خواننده سالهای دور پیش از انقلاب، با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، آدرنالین خون خیلی از آدمها عشق نوستالژی را بالا برده است.
باید کمی از شانس گفت. آن هم وقتی که سعید دبیری، ترانهسرای معروف (که برای کورش یغمایی و علیرضا افتخاری هم ترانههایی گفته) از روزهایی تعریف میکند که افشین مقدم، در تراس رستورانی حوالی شمیران آواز میخوانده و دبیری اتفاقی سری به آنجا زده بوده و لوطیگری معروف افشین گل میکند و میز او را حساب میکند و دوستیشان با هم شروع میشود. در خلال همین رفاقت، ترانه ماندگار «زمستون» توسط دبیری گفته میشود و قصه خوب آلبومهایی دوستداشتنی شروع میشود. بله؛ گاهی باید از شانس گفت.
زمستون گل کرد استودیو بل، اولین جایی بود که آهنگهای ماندگار افشین مقدم را ضبط کرد. آن هم آهنگهایی با سازهای اصل و نه کیبورد و کامپیوتر. البته بضاعت موسیقی دهه پنجاه، این اصیل بودن را میطلبید. آهنگهای افشین با ویولن، ویولن آلتو، ترومپت، ساكسیفون، پیانو، گیتار، فلوت، جاز (درامز) و قانون اجرا شده بودند كه همگی در استودیو حاضر بودند و هیچ صدایی هم بعداً میكس نشده بود. میدانید معنی این حرف چیست؟ یعنی آهنگهای افشین مقدم به صورت کامل زنده ضبط شده بودند و برای ضبط هر کدام از آنها، نوازندگان و خواننده و آهنگساز حضور داشتند. شاید به همین دلیل بود که با ورود آلبوم «زمستون» به بازار موسیقی، مقدم، به یک باره گل کرد و آنقدر طرفدار پیدا کرد که برای کلید زدن آلبوم بعدی، بلافاصله انگیزه پیدا کند. این آلبوم 18 تا آهنگ داشت و چیزی توی مایههای پاپی بودکه با راک کمی قاطی شده باشد و حتی برعکس.
نوستالژی به میزان لازم مثل اینکه آن سالها طرفداری صداهایی توی مایههای افشین مقدم و آهنگهایی که ریتمشان نه چندان تند و نه چندان آرام باشد، مد بوده. ترومپتهای کشدار هم که روی شاخشان بود. کافی است از مامان و باباهایتان سوال بپرسید تا ببینید که چندان بیراه نمیگوییم. افشین مقدم و آهنگهای خوشساختش هم از این قاعده مستثنی نبود و به همین دلیل در طول سه سال خوانندگی، دو بار به عنوان بهترین خواننده جوان سال ایران انتخاب شد. البته افشین، ظاهر خوبی هم داشت و همین او را برای جوانهایی که خودشان، بلوزهای تنگ با آستینهای بالازده میپوشیدند و پاچههای شلوارشان روز به روز گشادتر میشد، جذابتر میکرد. حضور او در برنامههای چشمک و6/8 معروفترش کردند و تبدیل شدنش به یکی از اعضای اصلی گروه سه نفره «واریته» -که خوانندگان معروف دیگری هم داشت- روزبه روز به شهرتش اضافه کرد. البته ماندگاری آهنگهای او را نباید نادیده گرفت. قطعههای کاردرستی مثل «زمستون»، «جای تو خالی»، «مسافر» و «آخرین طبیب» که انصافا هم ترانههای خوبی دارند و هم خوشساخت هستند و هم صدای باز افشین مقدم روی آنها خوش نشسته است. فضای کلی آهنگها هم آنقدر به موسیقی دهه پنجاه و آنچه خوراک مامان و باباهای ما بوده، نزدیک است که حالا بعد از بیش از سه دهه، از شرمندگی حس نوستالژیک دربیاید. البته اگر در آلبومهای «زمستون» و «آخرین طبیب» افشین که هر دو هم از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مجوز دارند، سیری بکنید، حتما از شنیدن بعضی آهنگها تعجب میکنید و دستتان میآید که این آهنگها را پیش از دیگران، افشین خوانده بوده و بعدها بقیه خوانندهها با خوشحالی، آنها را بازخوانی کردهاند.
سیمای مردی بر دیوار خیلی از طرفدارهای دو آتشه مقدم نمیدانستند که خواننده محبوبی که با اسم کوچک افشین میشناختند، همان حسین آهنیان مقدم است. پسری که مهر 1324 به دنیا آمده بود و در همان دوران کودکی، شاگرد استاد عطاالله خرم بود. شاگردی که البته خوب توانست درس پس بدهد و خیلی زود توی دل همه خودش را جا کرد. بیشترین تصویری که از افشین در ذهن جوانهای سه دهه پیش و حالا ما جا خوش کرده، تصویری از اوست که دست به کمر ایستاده و زل به لنز دوربین. بدون هیچ حالتی و ساعت مچی درشتش هم ساعت 8:45 را نشان میدهد. همان عکسی که بلافاصله بعد از گرفتن مجوز آلبومهایش در سال 82 از ارشاد، پوستر شد و در کنار پوستر دیگر خوانندهها در فروشگاههای محصولات فرهنگی به در و دیوار کوبیده شد.
عمر این سفر کوتاه کوتاهه «... حدود ساعت یک نیمهشب بود که تصمیم گرفتیم به شمال برویم. مقصد ما بیشهکلا بود. افشین رانندگی میکرد. حدود چهل کیلومتر به آمل مانده بود که او از یک سواری سبقت گرفت و به محض اینکه به سمت چپ جاده متمایل شد، اتوبوسی از مقابل رسید.... او مرتب از مرگ سخن میگفت. ترانه مسافرش را چندین بار خواند... میگفت از تمام فامیل خداحافظی کردهام. وقتی حادثه پیش آمد، من و افشین به بیرون ماشین پرت شدیم و مدتها کنار جاده بودیم. قسمت چپ بدنش به کلی خرد شده بود و خون زیادی از بدنش میرفت. بعد از مدتی یک شورلت به کمک ما آمد. افشین دیگر رمقی نداشت. او فقط به من نگاه میکرد. انگار میخواست به من حالی کند بهروز دیدی گفتم زندگی من همین جا تموم شده... اتومبیل به سرعت جاده هراز را طی میکرد... خدای من... افشین دیگر نگاهم نمیکرد...» بهروز برزگر، محمد شاهنوری و رضا کیکاسری، همراهان افشین در سفر کذاییاش بودند. همانهایی که وقتی در بیمارستان به هوش آمدند، روایت بالا را برای مجله «جوانان امروز» تعریف کردند. افشین مقدم، با این تصادف درگذشت و در حالی که چند روزی از به دنیا آمدن دخترش، مینو نمیگذشت. دوستانش هم برای مراسم چهلم او سنگ تمام گذاشتند و قطعهای را با صدای کیوان، دوست صمیمیاش، ساختند. ناصر چشمآذر و امیر خسته هم او را در ساخت این قطعه کمک کردند و کمپانی آپولون آن را منتشر کرد. آهنگی که بر اساس آهنگ معروف زمستون و البته با تغییراتی در ملودی آن ساخته شد. در این آهنگ که به «گلافشین» معروف است و میتوانید در انتهای آلبوم زمستون هم آن را بشنوید، از افکت راه رفتن، سوار اتومبیل شدن، حرکت، تصادف و صدای قلب و ... استفاده شده و همینها آن را به قطعهای سوزناک تبدیل کرده است.
دو آلبوم معروف و محبوب زنده یاد افشین مقدم، با نوازندگی و همراهی کیوان، در بازار رسمی موسیقی منتشر شده است
آلبوم «زمستون» با صدای افشین مقدم پشت شب صبح سپیده می توان ادعا کرد که زوج افشین و کیوان توی این آلبوم غافل گیرکننده که در اوایل دهه 1350 ضبط و منتشر شد، بوجود آمدند، درست وسط روزگاری که همه بابا و مامان های ما هم خواهان بسیاری تغییرات بودند، این زوج تقریبا ناجور (البته از لحاظ ظاهر، چون افشین ترکه ای بود و کیوان تپل!) معلوم بود که با ترانه ها و موسیقی متفاوت شان خیال داشتند آثاری نو و البته با نگه داشتن تمام معیارهای و مؤلفه های محبوب و به اصطلاح «پاپ» موسیقی آن روزگار خلق کنند. ترانه های جاودانه «زمستون»، «مسافر»، «به من نخند» و «فانوس ماه» در این آلبوم به جوان های معترض و خسته از ترانه های خنثی، بی محتوا و بی بخار رایج آن روزگار معرفی شدند. ترانه ماندگار «زمستون»، اثر سعید دبیری همان گونه که سبک رمانتیک مختص به همان دوران را کاملا حفظ می کند، در عین حال می تواند با نسلی که چیزی بیش تر از یک آهنگ فقط «قشنگ» و گوش نواز را می خواهند، به راحتی ارتباط برقرار کند؛ «...گل و گلدون چه شب ها/ نشستن بی بهانه/ واسه هم قصه گفتن عاشقانه...». زوج افشین و کیوان، ترانه های خوبی که در اختیارشان قرار داده می شد را با سبک و گونه های متفاوتی هم اجرا می کردند و این از تسلط آن ها به موسیقی پاپ و روز دنیا ناشی می شود، به عنوان مثال آهنگ «به من نخند» یک قطعه پرضرب و با ریتم نسبتا تند است و «فانوس ماه» یک «بالاد» آرام با ته مایه های اسپانیش، که رفته رفته به یک «بالاد» نسبتا تند مبدل می شود.
آلبوم «آخرین طبیب» با صدای افشین مقدم و کیوان جای تو خالی شاید «آخرین طبیب» به اندازه «زمستون» همه گیر و مبدل به موسیقی مردمی نشد، اما در عوض آهنگ هایی را به کلکسیون های پی گیران جدی موسیقی کشورمان تقدیم کرد، مثل قطعه «جای تو خالی»اش که در واقع آهنگی است با رگه های سبک بلوز که از روی ملودی های مدرن پیانوی آن هم می توان این لحن را کاملا حس کرد. یا مثلا در آهنگ «ستاره» که نوای ترومپت آن تا حدی گونه این آهنگ را به شاخه «جز» نزدیک می کند. بنابراین می بینیم که افشین و کیوان می توانند جزو یکی از گروه های 2نفره پیش تاخته موسیقی ایران قرار بگیرند که سعی داشتند موسیقی پاپ آن روزگار را یک جوری به موسیقی روز جهان نزدیک کنند. البته توی این مجموعه قطعه هایی هم مثل «به امیدت می مونم» (البته باصدای کیوان) هست که بیش تر مشابه قطعه های پاپ آن موقع (مثلا نزدیک به لحن کارهای واروژان یا منفردزاده) است، یا قطعه «غریبونه» که اصلا با ملودی ای است که بعدها توسط واروژان برای یکی از خواننده های دیگر پاپ تکرار شد یا شاید ادای دینی به افشین و کارهایش بود
همسر افشین، ستاره سابق سینمای ایران " آرزو" بود که از وی دختری به نام"مریم" دارد.پس از طلاق، افشین با دختری ۱۹ ساله به نام "منیژه" ازدواج نمودکه در زمان مرگ افشین،از وی دختر دیگری به نام"مینو" داشت که تنها بیست روزش بود
زمستون
خواننده:افشین مقدم
ترانه:سعیددبیری
آهنگ ساز:ناصر چشم آذر
زمستون، تن عریون باغچه، چون بیابون، درخت ها، با پاهای برهنه زیر بارون
نمی دونی، تو که عاشق نبودی، چه سخته، مرگ گل برای گلدون
گل و گلدون، چه شب ها، نشستند بی بهانه، واسه هم قصه گفتند عاشقانه
چه تلخه، چه تلخه، باید تنها بمونه قلب گلدون
مثل من، که بی تو، نشستم زیر بارون زمستون
زمستون، برای تو قشنگه پشت شیشه، بهاره، زمستون ها برای تو همیشه
تو مثل من زمستونی نداری، که باشه لحظه چشم انتظاری
گلدون خالی ندیدی، نشسته زیر بارون، گل های کاغذی داری توی گلدون
سعیدخسروي دکترداروسازودبیربازنشسته زیست شناسی هستم، که امروز درکناررب النوع رافت وشفقت ومهربانی روزگارمی گذرانم.آن عزیزی که نهال مهرومحبتش همچنان درفضای زندگیم گل افشانی وعطرافشانی می کند
**عزيزان برداشت ازوبلاگ باذکرماخذ آزاد می باشد**